گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه
اشاره



هارُونَ أَخی برادرم هارون را. ( 30 / طه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
هارون طبق نقل بعضی از مفسران، برادر بزرگتر موسی بود و سه سال با او فاصله سنی داشت، قامتی بلند و رسا و زبانی گویا و
درك عالی داشت و سه سال قبل از وفات موسی دنیا را ترك گفت.( 1) او از پیامبران مرسل بود، چنان که در آیه 45 سوره مؤمنون
و نیز داراي نور و روشنایی باطنی و وسیله تشخیص حق از باطل « ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسی وَ أَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبینٍ » : میخوانیم
و بالاخره او پیامبري بود که خداوند از .« وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً » : بود، چنان که در آیه 48 سوره انبیاء میخوانیم
53 / مریم). ) « وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِیا » باب رحمتش به موسی بخشید
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
واگذار. و او برادر « هارون » پس فرد مورد نظرش را پیشنهاد کرد که: هارُونَ أَخی. پروردگارا! این مسئولیت بزرگ را به برادرم
( ذیل آیه. (صفحه 137 ،« مجمعالبیان » - میزیست. ***** 1 « مصر » بود که آن زمان به همراهش نبود و در « موسی » پدري و مادري
227 . آیه
اشاره
اشْدُدْ بِهِ أَزْري به وسیله او پشتم را محکم کن. ( 31 / طه) وَ أَشْرِکْهُ فی أَمْري و او را در کار من شریک گردان. ( 32 / طه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
اشْدُدْ بِهِ ) « خداوندا! پشتم را با او محکم کن » : سپس موسی هدف خود را از تعیین هارون به وزارت و معاونت چنین بیان میکند
به معنی لباس گرفته شده است، مخصوصا به لباسی گفته میشود که بند آن را بر کمر گره « اِزار » در اصل، از ماده « ازْرَ » .( أَزْري
او » میزنند، به همین جهت گاهی این کلمه به کمر، یا قوت و قدرت نیز اطلاق شده است.و براي تکمیل این مقصد، تقاضا میکند
وَ أَشْرِکْهُ فی أَمْري). هم شریک در مقام رسالت باشد، و هم در پیاده کردن این برنامه بزرگ شریک ) « را در کار من شریک گردان
جوید، ولی به هر حال او پیرو موسی در تمام برنامهها بود و موسی امام و پیشواي او.
براي هر کار برنامه و وسیله متناسب با آن لازم است
درس دیگري که این فراز از زندگی موسی به ما میدهد این است که حتی پیامبران با داشتن آن همه معجزات براي پیشرفت کار
صفحه 115 از 369
خود، از وسایل عادي، کمک میگرفتند، از بیان رسا و مؤثر و از نیروي فکري و جسمی معاونان. بنا نیست که ما در زندگی همیشه
در انتظار معجزهها باشیم، باید برنامه و وسایل کار را آماده کرد و از طرق طبیعی به پیشروي ادامه داد و آنجا که کارها گره
( میخورد باید در انتظار لطف الهی بود. (صفحه 138
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
پشت. و باز ضمن نیایش با خدا، افزود که بار خدایا! اشْدُدْ بِهِ أَزْري. به وسیله او پشتم را استوار دار و او را به یاریم برانگیز. و :« اَزْر »
و او را در رساندن پیام انسانساز و آزادیبخش خودت، همتا و « وَ أَشْرِکْهُ فی أَمْري » : تقاضاي رسالت کرد و گفت « هارون » براي
همراه و همدل من قرار ده و شوري در او برانگیز که بر یاري من پر شورتر و پرتلاشتر و خستگیناپذیر گردد. و بدینسان، هم
را بدان جهت در مورد دستیار مقام ریاست یا زمامدار به کار « وزیر » براي او تقاضاي وزارت نمود و هم رسالت و نبوّت. واژه
برگرفته « وزر » میبرند که او گرانی مسئولیت زمامدار را به دوش میکشد و به یاري او برمیخیزد. پارهاي میگویند: این واژه از
گفته میشود، که آنان در کارهاي مهم، به وزیر « وزیر » ، شده و به مفهوم ملجأ و پناه آمده است؛ و بدان جهت به دستیارِ زمامداران
داشت. رنگ « موسی » بزرگتر بود. او قامتی بر افراشتهتر از « موسی » آوردهاند که سه سال از « هارون » خود روي میآورند. در مورد
چهرهاش سفیدتر، اندکی از موسی سنگین وزنتر و زبانش گویاتر بود. و او سه سال زودتر از برادر جهان را بدرود گفت. (صفحه
(139
228 . آیه
اشاره
کَیْ نُسَ بِّحَکَ کَثیراً تا تو را بسیار تسبیح گوییم. ( 33 / طه) وَ نَذْکُرَكَ کَثیراً و تو را بسیار یاد کنیم. ( 34 / طه) إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصیراً
چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بودهاي. ( 35 / طه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
تو نیازهاي ما را به خوبی میدانی و به مشکلات این راه از هر کس آگاهتري، ما از تو آن میخواهیم که ما را در اطاعت فرمانت
قدرت بخشی و به انجام وظایف و تعهدها و مسؤولیتهایمان موفق و پیروز داري.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
هدف از این خواستهها
و آنگاه هدف از تقاضاهاي چندگانه خویش را که هدفی مقدس و الهی و پرشکوه بود، به تابلو برد و گفت: کَیْ نُسَ بِّحَکَ کَثیراً.
پروردگارا! این خواستههاي ما را برآورده ساز، تا تو را به پاکی و قداست بستاییم و بسیار سپاست گزاریم. بدینسان روشنگري
میکند که این درخواستهاي او از بارگاه خدا نه به انگیزه مقامجویی و قدرتطلبی و ریاست و جاه و جبروت است، بلکه براي
این است که بهتر و شایستهتر بتوانند خداي یکتا را بپرستند و با تأمین حقوق و آزادي انسانها و برچیدن بساط ارتجاع و استبداد،
بهتر و زیبندهتر، مقررات عادلانه الهی را پیاده کنند. و باز در این راستا افزود: (صفحه 140 ) وَ نَذْکُرَكَ کَثیراً. و تو را فراوان یاد کنیم
و به خاطر نعمتهاي گرانی که به ما ارزانی داشتی، ستایش و سپاس گوییم. و در راز و نیازش ادامه داد که: به یقین تو به اندیشه و
صفحه 116 از 369
عقیده و عملکرد ما و همه انسانها، هماره بینایی و چیزي در کران تا کران هستی بر تو پوشیده نمیماند. به باور پارهاي منظور این
( است که: پروردگارا! تو خود میدانی که من در رساندن پیام تو به آنچه تقاضا نمودم، نیازمندم. (صفحه 141
229 . آیه
اشاره
قالَ قَدْ أُوتیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی فرمود: آن چه را خواستهاي به تو داده شد، اي موسی. ( 36 / طه)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
در واقع در این لحظات حساس و سرنوشتساز که موسی براي نخستین بار بر بساط میهمانی خداوند بزرگ گام مینهاد، هر چه
لازم داشت یک جا از او درخواست کرد و او نیز مهمانش را نهایت گرامی داشت و همه خواستههاي او را در یک جمله کوتاه با
ندایی حیاتبخش اجابت کرده، بی آن که در آن قید و شرط یا چون و چرایی کند و با تکرار نام موسی که هر گونه ابهامی از دل
میزداید آن را تکمیل فرموده و چه شوقانگیز و افتخار آفرین است که نام بنده در گفتار مولی تکرار گردد.
پیامبر اسلام همان خواستههاي موسی را تکرار میکند
از روایاتی که در کتب دانشمندان اهل سنت و تشیع وارد شده استفاده میشود که پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز همین
را نهاد و « علی » نام ،« هارون » مسائل را که موسی براي پیشبرد اهدافش از خدا خواسته بود تمنا کرد، با این تفاوت که به جاي نام
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ بِما سَأَلَکَ اَخی مُوسی اَنْ تَشْرَحَ لی صَ دْري وَ اَنْ تَیَسِّرَ لی اَمْري وَ اَنْ تَحِلَّ عُقْدَةً مِنْ لِسانی، » : چنین عرض کرد
یَفْقَهُوا قَوْلی، وَاجْعَلْ لی وَزیرا مِنْ اَهْلی، عَلِیّا اَخی، اشْدُدْ بِهِ أَزْري وَ أَشْرِکْهُ فی أَمْري، کَیْ نُسَ بِّحَکَ کَثیراً وَ نَذْکُرَكَ کَثیراً، إِنَّکَ
کُنْتَ بِنا بَصیراً: پروردگارا من از تو همان تقاضا میکنم که برادرم موسی تقاضا کرد، از تو میخواهم سینهام را گشاده داري و
کارها را بر من آسان کنی، گره از زبانم بگشایی، تا سخنانم را درك کنند، براي من وزیري از خاندانم قرار دهی، برادرم علی را،
خداوندا پشتم را با او محکم کن و او را در کار من شریک گردان تا تو را بسیار تسبیح گوییم و تو را بسیار یاد کنیم که تو به حال
و بسیاري دیگر « مجمعالبیان » در « مرحوم طبرسی » و « دُرُّ الْمَنْثور » ( در تفسیر (صفحه 142 « سیوطی » این حدیث را .« ما بصیر و بینایی
از دانشمندان بزرگ سنی و شیعه با تفاوتهایی نقل کردهاند. مشابه این حدیث، حدیث مَنْزَلَۀ است که پیامبر صلی الله علیه و آله به
اَلا تَرْضی اَنْ تَکُونَ مِنّی بِمَنْزِلَۀِ هارُونَ مِنْ مُوسی، اِلاّ اَنَّهُ لَیْسَ نَبِیٌّ بَعْدي: آیا راضی نیستی که نسبت به من همانند » : علی فرمود
این حدیث که در کتب درجه اول اهل تسنن آمده و به .« هارون نسبت به موسی باشی، جز این که پیامبري بعد از من نخواهد بود
از یک صد طریق از طرق اهل سنت و هفتاد طریق از طرق شیعه « غایَۀُ الْمَرام » گفته محدث بحرانی (طبق نقل نورُ الثَّقَلَیْن) در کتاب
نقل شده است، آن قدر معتبر میباشد که جاي هیچ گونه انکار ندارد. اما آن چه ذکر آن را در اینجا ضروري میدانیم این است که
وَ أَشْرِکْهُ فی » بعضی از مفسران (مانند آلوسی در روح المعانی) با قبول اصل روایت در دلالت آن ایراد کردهاند و گفتهاند جمله
او را شریک در کار من بنما) چیزي را جز شرکت در امر ارشاد و دعوت مردم به سوي حق، اثبات نمیکند. ولی پیدا است ) « أَمْري
که مسأله شرکت در ارشاد و به تعبیر دیگر امر به معروف و نهی از منکر و گسترش دعوت حق، وظیفه فرد فرد مسلمانان است و این
چیزي نبوده است که پیامبر صلی الله علیه و آله براي علی بخواهد، این یک توضیح واضح است که هرگز نمیتوان دعاي پیامبر
صفحه 117 از 369
صلی الله علیه و آله را به آن تفسیر کرد. از سوي دیگر میدانیم که منظور، شرکت در امر نبوت هم نبوده است، بنابراین نتیجه
میگیریم که مقام خاصی بوده غیر از نبوت و غیر از وظیفه عمومی ارشاد، آیا این جز مسأله ولایت خاصه چیزي خواهد بود؟ آیا
نیز آن را تأیید و تقویت میکند. (صفحه « وَزیرا » این همان خلافت (به مفهوم خاصی که شیعه براي آن قائل است) نیست؟ و جمله
(143
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
و بدینسان همه خواستههاي او پذیرفته میشود و آفریدگار هستی به او پیام میدهد که خواستههایت برآورده گردید اي موسی!
اینک براي رساندن پیام ما به پا خیز! قالَ قَدْ أُوتیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی ششمین امام نور از پدرش و او از امیر مؤمنان علیهالسلام آورده
است که: کُنْ لِما لا تَرْجُو اَرْجی مِنْکَ لِما تَرْجوُ، فَاِنَّ مُوسَی بْنِ عِمْرانَ خَرَجَ یَقْتَبِسُ لاَِهْلِهِ ناراً فَکَلَّمَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَرَجَعَ نَبِیّاً، وَ
خَرَجَتْ مَلَکَ ۀُ سَبَأٍ کافِرَةً، فَاَسْلَمَتْ مَعَ سُلَیْمانَ، وَ خَرَجَ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ یَطْلُبُونَ الْعِزَّةَ لِفِرْعَوْنَ، فَرَجَعُوا مُؤمِنینَ.( 1) به آنچه در زندگی
در آن شب تیره و تار به سوي آن فروغ تابناك « موسی » امید نمیبندي، امیدوارتر از آن چیزي باش که بدان امید میبندي، چرا که
رفت تا براي خانوادهاش آتشی بیاورد، امّا با این رویداد پرافتخار روبهرو گردید که خدا با او سخن گفت و در حالی بازگشت که به
رفت، امّا به ایمان و اسلام مفتخر گردید. و « سلیمان » در حال کفر و شرك به سوي « سَبا » مقام والاي رسالت رسیده بود. و نیز ملکه
افسونگران و روشنفکران عصر موسی براي پیکار با او و پاسداري از استبداد فرعون به میدان آمدند، امّا سرانجام حق را شناختند و
توحیدگرا بازگشتند. این پرتوي از ثمره درست اندیشی و حقطلبی است که انسان حقجو و حقخواه سرانجام به آن میرسد.
( 1. کافی، ج 5، ص 83 ؛ کمال الدّین و تَمام النِّعمۀ، صدوق، ج 1، ص 151 . (صفحه 144 *****
مقید ساز و بر انجام آن شکیبا باش) « نماز » 230